میراث هلیوس(جلد دوم) به قلم نگار بنی هاشمی
پارت بیست و سوم
زمان ارسال : ۱۷۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
ماه کامل در میان آسمان نورافشانی میکرد که رونیکا و بقیه ناگهان به آن مکان بیآب و علف نقل مکان کردند.
الینا در حالی که اطراف را از نظر میگذراند با غرولند گفت:
_ من نمیدونم چرا باید نصف شبی با این تعداد کم این جا باشیم؟
آتریسا همان طور که نقشه را از جیبش بیرون میکشید پاسخ داد:
_ بازم شروع کردی؟
رونیکا کلافه پوفی کشید و میان کلام آنان آمد:
_ وا
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
زهرا
00عالیع ممنون